زبان حال خانم زینب کبری سلام الله علیها


یاس کبود علی

فقط برای همدردی با پسری که با مادر تو کوچه بود

غروب مدینه چه دلگیره خدا
مادرم شب تا صبح به غم اسیره خدا
دعا کرد بمیره، نکنه بمیره خدا...

گلای باغچه مون همه، خشکن و پاییزی شدن
مردم شهرمون چرا، نامرد و بی وفا شدن
خونه مونو آتیش زدن

مردم مدینه، جواب خوبی این نبود
مردم مدینه، گناه مادرم چی بود؟
مردم مدینه، یاس علی شده کبود...

بلند شو ز بستر گل یاس علی
ببین سر به زانوست به التماس علی
تو هستی تمام شور و احساس علی

به پیش چشمان ترم، لحظه به لحظه آب میشی
بانوی خونه علی، بده بابا رو دلخوشی
داری علی رو می کشی...

خوب میشی دوباره، دعا کنی مستجابه
بعد تو می دونی، بابام دیگه خونه خرابه
بی تو زنده موندن، برای بابامون عذابه

به دردات اسیری غم هر روزی
می بینم که شب ها ز غصه می سوزی
برای حسینت لباسی می دوزی

گفتی همه کفن دارن، حسین من بی کفنه
گفتی که راز دار غمت، عزیز مادر حسنه
نذاری گریه بکنه، نذاری گریه بکنه...

چند روزه حسینت، تو اضطرابی غمگینه
حسن شبا توی خواب، انگار یه کابوس می بینه
کلثوم تو مادر، پای در سوخته میشینه

وای وای وای وای، مرو مرو مادر...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:48 توسط ذاکر اهل البیت(ع) امین نعمتی| |


Power By: LoxBlog.Com